تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: 2009/09
Loading...
~-.

۱۳۸۸ شهریور ۲۰, جمعه

نافرماني مدني

درود
در جایی خواندم که نسخه کشور ما در دستان دیوید ثرو است،سخنان آقای ثرو در مورد نافرمانی مدنی تا حدودی به درد جامعه ما نمی خوردف، بسنده میکند همین چند خط  را بخوانیم ،نمونه بارزش این جستارکوتاست:
"تعبير نافرماني مدني براي اولين بار از سوي هنري ديويد ثرودر مقاله اي به همين نام بكار برده شد. اين مقاله در آمريكاي قرن 19 نوشته شد.تاريخ آمريكا هر چند كوتاه، اما داراي نقاط روشن و تاريكي است كه جز با آگاهي دقيق از آن نمي توان مدعي شناخت بخش مهمي از تاريخ فرهنگي غرب بود. آمريكا بخش مهمي از فرهنگ فعلي غرب را توليد نموده است و لذا بدون شناخت عناصر تاثيرگذار آن نيز، قادر به شناخت عوامل موثر بر تحركات عمده ي بشر امروزي نمي توان شد.
نظر به اينكه نا فرماني مدني يكي از عناصر تاثيرگذار بر تاريخ معاصر فرهنگ آمريكا و جنبش حقوق مدني در آن كشور مي باشد و به تبع آن بقيه ي نقاط جهان معاصر، آن را بعنوان شيوه اي براي تحركات اجتماعي مطرح ساخته اند و با توجه به نو بودن اين مفهوم در گفتمان غالب ايرانيان اهل انديشه، ضرورت دارد كه با آشنايي وگفتگوي بيشتر در مورد آن، مانع از خلط مفاهيم شده و نيز آشنايي كم واسطه اي با بنيان هاي فرهنگ ساز ساير ملل فراهم گردد. اما قبل از هر چيز نكته ي مهمي كه نمي توان ناگفته گذاشت اين است كه: نافرماني مدني وسيله اي براي انقلاب بمعني براندازي نيست، اما ابزاري اصلاح طلبانه و محدود كننده ي قدرت بي حد و حصر ماشين حكومتي بمنظور عادلانه تر كردن آن است كه به تعبير ثرو اين خود بمعني انقلابي واقعي است.

نافرماني به كسب قدرت نمي انديشد، و در عوض بيشتر با اخلاق، وجدان فردي و آزادي فرد مستقل تَفرّد يافته سر و كار دارد. نافرماني مدني برخلاف انقلاب كه متعلق به نااميدشدگان از ايجاد تغيير تحميلي يا ارادي در خصلت هاي حريف و " آن ديگري" و به تعبير انقلابيون، دشمن است، فراخواني است خطاب به اميدوارترين جان ها و روح هاي يك ملت، تا با پاسخ به نداي وجدان و عمل مستقيم، به اصلاح شرايط و تغيير رفتار حريف چه بخواهد يا نخواهد اقدام كنند و در صورت عدم موفقيت، حداقل، وجدان تفرد يافته ي خود را زنده نگاه دارند.نافرماني مدني در خدمت منافع حكومت و بقاي مثبت آن است، اما با تاييد رفتار عادلانه آن و همزمان با رد عملي اعمال ستمگرانه ي حاكميت.نافرماني مدني از جنس گفتگوست و آشتي، و نه از جنس قهر و نفرت. نافرماني مدني در خدمت منافع حكومت و بقاي مثبت آن است"
در شرایط کنونی جامعه ما نا فرمانی مدنی میتواند راهکاری مناسب باشد اما بهترین راهکار نیست حداقل اکنون، برای نمونه شرکت کردن در مراسم شبهای قدر که قرار بود در آرامگاه آقای خمینی برگزار بشود یک نافرمانی مدنی به گفته نمی شود. یا مراسم بزرگداشت آقای طالقانی که هر ساله در حسینیه ارشاد برگزار می شد، حرکتی که سالهای پیش بیشتر هوادارهای حکومت در آن شرکت می کردندولی حکومت از این مسئله ترسید و مراسم رو لغو کرد.نمونه روشن تر این مسئله نماز جمعه ای بود که بعد از انتخابات از سوی آقای رفسنجانی اقامه شد و دیدیم که معترضان به شرایط کنونی درآن شرکت کردند ومایه خشم سران حکومت شد که منجر به واکنشهایی ازسوی آنها گردید.پس این یک ترفند یا استراتژی تازه و به گونه ای یک پاتک به نظام شده که مردم انجام میدهند و  کار ساز هم شده یعنی به گفته ای دیگر مردم نگذارند آب خوش از گلوی حکومت پایین برود , همیشه دولت درنگرانی نگه دارند,مانند آتش زیر خاکستر باشند .این استراتژی کار آمد ترین گونه مبارزه در شرایط کنونی برای مردم قلمداد میشه که به هیچ شکلی خنثی نمیشود.مگر اینکه حکومت بیاید عزاداری  ماه محرم را لغو کنه , 13 آبان, 22 بهمن و دیگرروزهایی که گردهمآیی میشود راکنسل کند و جلوی برگزاری سالگرد 18 تیر , سالگرد کشته شدگان رویدادهای پس از انتخابات را بگیرد و....
 اما آقای هنري ديويد ثرو سخنان زیبایی هم دارد:
"اين شعار را صميمانه مي پذيرم كه " بهترين دولت دولتي است كه كمترين فرمان را صادر كند. "بعلاوه دوست مي دارم اين آرزو هر چه سريعتر و هماهنگ تر جامه عمل بپوشد. اگر اين كار صورت گيرد، در نهايت به آنجا خواهد رسيد كه من نيز معتقدم، يعني: "بهترين حاكميت، حاكميتي است كه اصلاً حكومت نكند" و مردم هنگامي صاحب اين حاكميت خواهند شد كه خود را براي داشتن آن آماده كرده باشند.
در بهترين حالت، دولت چيزي بيشتر از يك مصلحت نيست، اما معمولاً بيشتر حاكميت ها و گاهي تمام شان ضد مصلحت اند. اعتراضاتي كه عليه يك ارتش مستقرصورت مي گيرد -اعتراضاتي كه پراهميت، پرشمار و البته در خور گسترش اند– ممكن است نهايتاً به اعتراض بر عليه يك حاكميت مستقر نيز منجر شوند. ارتش مستقر منحصراً بازوي مسلح دولت مستقراست و نه گروه هاي ديگر اجتماعي . دولت، بخودي خود ساختاري است كه مردم آنرا صرفا براي اعمال اراده شان انتخاب نموده اند، اما همين ساختار، قبل ازينكه مردم بكمك آن دست بعمل زنند و از خدمات مورد انتظارش در جهت رفاه خود سود برند، به همان اندازه ي ارتش، در معرض و مستعد سوء استفاده و انحراف است"

 شادوسربلند باشید

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

روزهای زیر آبی



شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا شیخا هرآنچه گوئی هستم
آیا تو چنانچه می نمائی هستی؟
درود
این روزها در کشور ما هيچ کسی خودش نیست. همه کوشش میکنند تا جای دیگران باشند، اینجاست که مشکل سرباز میکند،یا به گفته ای سنگ بر روی سنگ  بند نمی شود...
از سعید هجاریان و ابطحی گرفته که کوشش دارند تا نقش زندانی پشیمان را بازی کنند، تا برسد به دیگر خبردارانی که خود را به بی خبری میزنند
شا دوسربلند باشيد

share/bookmark