تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: 2013/02
Loading...
~-.

۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

تاریخ ملتی در سلطان بی حریم است


خالی تر از همیشه، سفره پر از تحریم است 
   

پرتر زسالها پیش، تقویمش از ترحیم است  
   

تاراج گشته میهن، هر گوشه اش به یک سو


تاریخ ملتی در سلطان ِ بی حریم است!


هر روز مشت ِ محکم، هر روز استقامت  


فرضیست جنگهامان، دشمن در اورشلیم است


از ماست  دشمن ِ ما، هم خون تر ازهمیشه 


کافر، نصار و مسلم، بودا، بها، کلیم است


جنگیست نا برابر، بین ندار و دارا


داروندار ِ دارا، این خاک ویک گلیم است


چون یادمان دردیست از نسلهای پیشین


سارا برای تحصیل، در خانه ای ندیم است


از بس که مرد مادر، زیر فشار خرجی 


ناچار جای بابا، نان آوری قدیم است


یادش بخیر بابا، خم شد از این همه درد


دست از جهان کشید و چند سال رفته، جیم است


سخت است بی پناهی وقتی پدر نباشد


کاری کسی ندارد، سارا اگر یتیم است


حالا تمام دنیا، آوار بر سر ماست


تولید ِ مثل دردی، ازخالقی عقیم است


انگار چاره ای جز مردن کسی ندارد


درمان ندارد این درد، ظالم که خود حکیم است
کیانی مه


share/bookmark