تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: 2011/03
Loading...
~-.

۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

ایستاده مردن



درود
هر سال که گذر زمان  از زندگانی ام میکاهد،روزگار،مرا یادآورمیشود که چه خوب، پیر شدن را یاد گرفتم،و چه بد، خوب بودن را از یاد برده ام،شاید بازیگر توانایی بودم که اینچنین با شتاب بسیاروزودترازهنگام به پایان راه نزدیک میشوم،ولی دریغ از اینکه خسته شوم و پا پیش بگذارم ودریغ از اینکه آرزوهایم را با نقابی از آنچه که من نیستم ،بپوشانم...
ساده میشود از این صحنه پایین آمدودر گوشه ای نشست ونشست تاایستادگی را ازیاد ببرم،اماهرچه که باخود می اندیشم، میبینم که چگونه بر مزار نیاکانم، شیرها را ایستاده می گذاشتند تا اگر رهگذری دید،بداند که مردی از تیره بختیاری،آرام گرفته است وما رایاد بماند که ایستاده مردن را از یاد نبریم ،پس چه میشود مرا اگر که از این راه کوتاه بیایم وچه می نامند،مرا اگرخموشی را پیشه بگیرم تا در خموشی نمیرم...

شاد و سربلند باشید

۱۳۸۹ اسفند ۲۹, یکشنبه

روز ایران (ملی شدن صنعت نفت)


درود
امروز 29 اسفند است...
امروز روز ایران است...
امروز روز مصدق،روز حسین فاطمی و روز همه میهن پرستانیست که ایران را دین و کیش خود میدانستند.
امروز،آغازبهارایران درزمستانی تاریک بود،هرچند سایه این زمستان بر پیکره ایران پابرجاست ولی،دیری نمی پاید که مصدق گرایان و میهن پرستان راستین،پیام آور شادی برای مام میهن شوند.
ولی امروزروز مردمی نیست که با پشت کردن به آرمانهای مصدق ،او را دل آزرده کردند،هنوز هم در این زمانه ازهمان تیره مردمی داریم،که اگر چون مصدقی پیدا شود،بیشک بیشرمانه تر رفتار خواهند کرد.
چه زیبا گفت، مارک گازیوروسکی : در کشوری که به آسانی مسیر حرکت مردمی را می توان تغییر داد و افراد به سهولت در جهت خیانت به کشور کشانده می شوند، تنها به امید حمایت و یاری مردم نمی توان پایگاه استواری فراهم ساخت.
فرخده و گرامی باد روز "ملی شدن صنعت نفت".
پاینده ایران،پاینده ایرانی...
شاد وسربلند باشید

۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه

این چه بهاریست،که سبزش به فلک می کِشند



 این چه بهاریست که گل ازباغ، گریزان شده
 شهربه فرمانبری لشگر دیوان شده
این چه بهاریست که خونآبه روان می کنند
دار،خریدار سر و نام جوانان شده
بر سرهرکوچه اگر ساز و دُهل میزنند
این چه بهاریست که سازش، نیِ سوزان شده
در بر هر باغ وچمن نیست دگر لاله ای
لاله آزاده که عمریست به زندان شده
سفره شادی که روا گشته به هرخانه ای
این چه بهاریست که دعوا به سرِنان شده
خانه، که آباد نشد از سر این نو بهار
وای بر این خانه که بیگانه پرستان شده
نو شده اینبار به خون،جام جمِ روزگار
این چه بهاریست که روزش،شبِ دزدان شده
آتش افروخته درسینه که خاکستر است
سال، که نو گشته و آتشکده ویران شده
این چه بهاریست،که سبزش به فلک می کِشند
سبزدریدند وستم بر تنِ بی جان شده
رسم بهاراست که نا خوانده چو مهمان شود
وای که این شهر، پرازگله گرگان شده
تازه ترازتازه تری نیست در این سال نو
چونکه بهار آمدو گویی که زمستان شده
 کیانی مِه
درود
این چکامه به پایان نرسیده،ولی با این همه بر این شدم تا پیش از نوروز در تارنما بگذارمش.
به یاد همه ایرانیان آزاده ای که سال نو را در بند دیو نژادان و دورازخانواده هستند،بیگمان این بهار،از زمستان هم زمستان تر است.
شاد وسربلند باشید

۱۳۸۹ اسفند ۱۳, جمعه

دکتر مصدق

درود
نجات وطن عالی ترین و بزرگترین قانون است
"دکتر مصدق"
هیچ گزاره ای نمیتواند به این زیبایی عشق به میهن را نشان دهد ،براستی که  دکتر مصدق نماد ملی گرایی ومیهن پرستی ایرانیان است،کسی که هیچ چیز را فراتر از میهن نمی دانست، حتا دینی را که خود نیز ازآن پیروی میکرد.
چهاردهم اسفند سالگرد درگذشت دکتر مصدق،دوباره بازخوانی یک سوگ بر پیکره این میهن خواهد بود تا برای همه ما و آنهایی که تاریخ را برگ میزنند یاد آوری شود که چگونه با ناسپاسی ارزش این بزرگ مرد را ندانستیم وندانسته ننگی بر گذشته این کشور برجا بگذاریم،بودند کسانی همچون دکتر بختیار که همینگونه با او رفتار شد وهیچ پندی برای ما پدید نیامد که از دوباره روی دادن اینچنین نا مردمی ها بپرهیزیم.
این روز باید در یاد ما خانه کند تا همیشه به مانند تلنگری بر ما باشد که چگونه با میهن دوستانی همچون مصدق رفتار کنیم.
شا دو سربلند باشید

share/bookmark