تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: 2011/11
Loading...
~-.

۱۳۹۰ آذر ۳, پنجشنبه

قسم به بالاترین خدایی، که می فروشی در این دُکانت

تورا به اربابِ جمکرانت  

به مُهرِ پیشانزده نشانت


تورا به رویِ جمالِ آقا  


قسم به این وقسم به آنَت


قسم به بالاترین خدایی 


که می فروشی در این دُکانت


به روحِ سردرگمِ امامی


که رخ نگارد ،مه شبانت


تورا دخیلت به سوی بالا 


قسم به ارواحِ مردگانت


به سنگ قبرِ امامِ چندم!  


به سیلِ مشتاقِ کشتگانت


قسم به دستِ زهم تنیده  


به جسمِ رنجوروناتوانت


تورا قسم به کتابِ اول


ودست بابا نداده نانت


قسم به آغازِ سال نو با


دعای ترویج پیروانت


به حرمت آن دوتارِ مویی


که قدعلم کرده بر لبانت


قسم به املاکِ بی نشانی 

 
سَنَد به نامِ نوادگانت


تورا به نامِ عزیزِ بانو


و سایر جمعِ دلبرانت


به نام بیتِ مقامِ عظما 


قسم به سالاریِ جهانت  


اگر سراغی زما نداری 


نخورده تیزی به استخوانت


اگرکه جنست به راه وجوراست


زهر چه داری و درنهانت


هرآنکه او را سخن شناسی 


بگو که گِل گیردش دهانت


که بیش ازاین خطبه سرنباید 


اگرکه راضی شوی به جانت

کیانی مه

۱۳۹۰ آبان ۱۸, چهارشنبه

روزگاری خانه ام آباد بود

روزگاری خانه ام آباد بود
نام آزادی همان شهیاد بود
با تمام واژه های در قفس
گفتن از نام وطن آزاد بود


کس به دل جز غصه میهن نداشت
زین وطن کس شوق دل کندن نداشت
گر چه می مردیم از قحطی نان
قصدِ آتش، کس براین خرمن نداشت


روزگاری خانه ای ویران نشد
لانه ای آماج دژخیمان نشد
خانه زندان بود اما در وطن
اجنبی حاکم بر این زندان نشد


تا جوانی بر سر داری نبود
بر دل خونین دلان خاری نبود
گر نبود هر روز ساز دلنواز
این چنین سوزنده دل، سازی نبود


هرچه بود برما به شادی می گذشت
درد بود اما چه راضی می گذشت
چونکه تقدیری چنین ازما نوشت
کاش این هم مثل بازی می گذشت

کیانی مه
پ.ن

این چامه با الهام از سخن یک دوست که می گفت «درد داشتیم ولی راضی بودیم» سروده شد.
هیچگونه وابستگی یا گرایش سیاسی ندارم.
از کسی سخن  برده نشده است و اگر از شهیاد گفته شده که نام پیشین برج آزادی بوده؛ تنها برای نشان دادن زمان شعر است.

۱۳۹۰ آبان ۱۵, یکشنبه

پلمپ خانه دکتر جعفر مهرکیان و شرایط سخت زندگی ایشان

هرکسی که در پیرامون دایره تاریخ وباستانشناسی این مرزو بوم بوده بی شک با نام دکتر جعفر مهر کیان نیز آشنا می باشد کسی  که همیشه دردوردسترین مناطق ایرانزمین در جستجوی کیستی و هستی درزیرخاک مانده ایرانیان بوده است ودراین راه ازهیچ کوششی دریغ نکرد واززندگی وآسایش خویش گذشت تا به راستی ودرستی پیشینه فراموش شده ما برسد.‌‌کشف تپه معمورین درمحوطه فرودگاه امام در زمانی رخ داد که دکتر مهرکیان در سال 1386 سرپرست هیات باستان‌شناسی در آن محوطه بودکه یکی از مهمترین کشفیات دو دهه گذشته به شمار می آید.

دکتر مهرکیان نزدیک 20 سال است که دراستان خوزستان وشهرستان ایذه زندگی می کند، مهرکیان از سال ۱۳۸۱ با راه اندازی پایگاه آیاپیر، از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور به عنوان مسئول این پایگاه منصوب شد ودر این شهرستان تاریخی به کشفیات گرانبهایی دست پیدا کرد که نام ایشان را بیش از پیش بر سر زبان ها روان ساخت. از آن جمله میشود  طاق طویله را نام برد که از نظر معماری و دروازه های به کار رفته در آن اثری بی مانند است، اين قلعه دو طبقه داراي يكي از پیچیده ترین معماري‌هاي دوره ايلخاني مي‌باشد كه حدود 14 هزار متر وسعت، 30 هزار متر حريم و ساخته شده از سنگ و ساروج است

اگر بخواهیم از کشفیات ایشان سخن به میان آوریم شاید نیاز به گردآوری کتابی دراینباره باشد وهیچ شکی در جایگاه و ارزشمندی دکتر مهرکیان برای جامعه باستانشاسی کشور نیست، ولی ...

ولی آیا کسی خبر دارد که دراین چند ماه گذشته چه برسرایشان آورده اند ودچار چه سختی هایی گشته اند که حتی گفتگوی کوتاهی را نیز برای بیان دردهایشان رد می کنند.بله سخن از دکتر مهرکیان است، کسی که امروز تنها سقف بالای سرش، یونولیت های یک شیروانی در یکی از کوچه های شهرستان ایذه است.

در یکی از روزهای سال جاری که گویا دکترمهرکیان از سفر لهستان! به ایذه برگشته بودند متوجه می شوند که خانه ایشان از سوی اداره اطلاعات شهرستان پلمپ شده وهمه وسایل وکتابها ودستنوشته های ایشان ضبط گردیده است، کسی ازاین ماجرا خبر دارنشد و با توجه به فشاری که بر دکتر وارد ساخته بودند از طرح این ماجرا برای دوستان نزدیک خویش هم منع شده بود تا اینکه یکی از دوستان، ایشان را در یک کوچه هنگام ورود به ساختمانی(شیروانی) که اکنون زندگی می کنند شناسایی کرد.

 بی شک دسترسی وانجام گفتگو با دکتر مهرکیان ممکن نیست ولی جای پرسش است که جرم ایشان چه بوده و چرا باید در این شرایط دشوار به سر ببرند.شوربختانه هیچ یک ازنهادها یی که با ایشان همکاری می کردند ازاین موضوع آگاه نیستند واگر هم خبردارشده اند مسیر کوچه علی چپ را در پیش گرفته اند!

دکتر مهرکیان، بیمار نیزمی باشند وازناحیه ران دچار آسیب دیدگی هستند که در یکی ازاکتشافاتشان به آن دچار شده بودند و این موضوع شرایط را برای دکتر بیش از پیش دشوارتر خواهد کرد.

امید آنکه ایراندوستان حال این بزرگوار را دریابند.

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

دلم می ترسد از جایی که دنیایش خدا دارد

دلم می ترسد از جایی که دنیایش خدا دارد

کلیسا، معبد و مسجد، نجف یا کربلا دارد

مسلمان زاده ای هندو نماز شکرمی خواند

همانجایی که عزرائیل به درگاهش دعا دارد

ونقشِ قتل بودایی به دست کاهن مصری

به دیواری که در مشرق هزاران مدعا دارد

دلم می ترسد ازجایی پراز مغهای ساسانی

از آیینی که دنیایش پر ازآتش سرا دارد

وترسی زیر یک چادر به نام جرم آزادی

هزاران سال اجباری به نذری که ادا دارد

دلم می ترسد ازسالی پراز تقویمِ بی جمعه

از اثباتی که انکارش مجازات وبلا دارد

به نام هر چه می باید و کامِ هرکه می آید

دلم می ترسد ازچاهی که دیدارش شفا دارد
کیانی مه

share/bookmark