تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: وارث یک خاطره در شهر سکوت
Loading...
~-.

۱۳۹۲ تیر ۱۱, سه‌شنبه

وارث یک خاطره در شهر سکوت

این منم
 پنجره ای بی خورشید
 رو به  یک کوچه که بن بست ِ شب است


چشمهایم، پرخون
حرفهایم، همه درد
قلبی از جنس شکستن در من


آرزویم، شهر ِ بی دیواریست
که ندارد به هر سینه، چو من پنجره ای زندانی


این منم

وارث ِ یک خاطره در شهر ِ سکوت
شهری از دیروزهای ابدی
شهری بی روزشمار از فردا


گرچه جرم است  ولی در یاد است
یاد ِ آن خاطره در خاطر ِ ما

کیانی مه

share/bookmark