تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: ارژنگ داوودي
Loading...
~-.

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

ارژنگ داوودي

درود

برادر جان
چه سكوت هايي را در هم ميشكنم و چه بغض هايي را با گريه همراه ميكنم تا شايد تو را در خويشتن يابم.
فريادم را بلند ترازهميشه در گوش هاي نا شنوا جاري ميسازم تا شايد پرده نامردي هزار تكه شود وازهر تكه اش كفني سازم براي جلاداني كه تورا در سياهچاله هاي اربابشان  ضحاك به اسارت گرفته اند.
برادر جان
آن زمان كه شيرهاي بختياري را برفراز آرامگاه دلير مردان اين تیره بپا ميساختند ،نیاکان من وتو هيچگاه  براين باور نبودند كه روزي شيرمردي بر بلنداي اين دودمان درتبعيد به سر ببرد و ديواره هاي زندان را چوبخطي براي سپري كردن روزگار و  پيوستن به گِرد يارانش باشد.
نمي دانم ما را چه شده است  كه روزمره گي را پيشه كرده ايم و همسو با نا اميدي به سمت فرداميرويم،آنگاه كه اوخوراك را بر خود روا نمي دارد تنها و تنها براي پافشاري برستاندن حق از حاكم جور،آنگاه كه اورا هر روز مي ميرانند و مزه مرگ را براي او يادآور ميشوند، من و ما  فردا را با آينده اي شبآلود می پنداریم ....بی ارژنگ
چه ظالمانه است، ننوشتن ونگفتن از برادر...
چه دردناك ميشود آنگاه كه ساعت را بی ردپاي ارژنگ  بر روي  ديوار هاي شهركوك ميكنيم.
به ياد همشهري و هم تبارم ارژنگ داودی

 درود
ارژنگ داوودي در آبان ماه 1382  بازداشت شد 16 ماه بعد وي در دادگها انقلاب و به دستور قاضي حداد به 15 سال زندان و 74 ضربه شلاق محكوم شد.
ارژنگ داوودي در دوران اسارت درزندانهاي مختلفي از قبيل  زندان اوين  زندان بندر عباس  باز داشت بود،اكنون او در  بند 4 زندان گوهر دشت كرج  زندانيست(بنمایه: خانه حقوق بشر ايران)
 ارژنگ داوودي  با ناروا داشتن خوراک روزانه بر خويش نشان دا كه براي مبارزه  از جانش هم گذشت خواهد كرد.

شاد و سربلند باشيد

share/bookmark