خواب ديدم كه خدا ادم بود
مثل من ذره اي عقلش كم بود
مثل من ذره اي عقلش كم بود
همچو من مذهب و ايين نداشت
خبري از ده پايين نداشت
خبري از ده پايين نداشت
سر و ته مفت نمي ارزيدش
جز به مستي تمي شد ديدش
جز به مستي تمي شد ديدش
خلق عالم به گرفتارش بود
او به فكر كش شلوارش بود
او به فكر كش شلوارش بود
علف و يونجه فراوان مي داد
درد مستانه چو باران مي داد
درد مستانه چو باران مي داد
گفتمش اين چه خداييست تو را
سروري اين چه گداييست تو را
سروري اين چه گداييست تو را
....
...
..
.