تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: سفارت انگليس رابستم غافل از....
Loading...
~-.

۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

سفارت انگليس رابستم غافل از....

درود
19 آبان 1333
دكتر حسين فاطمي وزير امور خارجه كابينه دكتر مصدق در ميدان تير لشكر 2 زرهي تيرباران شد .

بسیاری گمان ميكنند مبارزه با زوربراي  ما  يك سوی بيشتر نداره و اونهم  مبارزه با اندیشه حاكم بر كشور و ايدئولوژي اونهاست .اما دريغ از اينكه بدونند براي ما مصدق ها و فاطمي هايي وجود دارند كه  همچون خاري در چشم  دشمنان ايران بودند خواه اين دشمن انگلستان باشه خواه يك كشور جهان سومي ...
ديروز سالگرد جانباختن حسين فاطمي بود،مردي كه براي من و هم روزگاران من نماد پايداري و ملي گرايي هست وخواهد بود،كوچكترين كاري كه از دست من بر مياد زنده نگه  داشتن يا د وخاطره اين بزرگوار در یاد و خاطر هم ميهنانيست كه زود از ياد بردن رو خوب بلد هستند...

(برگرفته از:http://www.naeiniau.ac.i)
دكتر حسين فاطمي – وزير امور خارجه ايران
دكتر حسين فاطمي ، روزنامه نويس ، سياستمدار و مبارز پرشور ووطن خواه ، اصلاً اهل نائين بود.
شهيد دكتر حسين فاطمي در ايام جواني در نائين واصفهان روزگار مي گذرانيد و درس مي خواند. گاهي نيز در ابتداي خدمت در دستگاه شهرداري برادرش در شيراز بسر مي برد. به علت علاقه ودلبستگي خاصي كه به تحصيل دانش وفن روزنامه نگاري داشت براي تحصيل در اين رشته روانه پاريس شد وپس از سه سال كسب علم با گرفتن عنوان دكترا روانه ايران گرديد و به شهر اصفهان شتافت. دكتر حسين فاطمي در همان ايام تحصيل در رشته روزنامه نگاري ، مقالات متعددي براي روزنامه مبارزمرد امروز(مهمترين وپرفروش ترين روزنامه هاي ايران )‌به مديريت (شهيد محمد مسعود) مي فرستاد كه در همين روزنامه به چاپ مي رسيد وعلاقمنداني پيدا كرد.
دكتر فاطمي پس از اقامت در شهر اصفهان ، شروع به انتشار روزنامه باختر كرد كه صاحب امتياز آن سيف پور فاطمي برادر او بود .مدتي كه از انتشار روزنامه باختر گذشت ، محلي در خيابان سعدي تهران اجاره كرد و آن را دفتر روزنامه خود قرار داد.روزنامه باختر با يك كادر هيئت تحريريه وكادرخبرنگاري منظم و باضافه يك سازمان آبرومند درتهران انتشاريافت وهمچنان با تيراژ كم سابقه اي در محافل سياسي و ا جتماعي و اداري تهران راه يافت . دكتر فاطمي متعاقب انتشار اين روزنامه ، امتياز روزنامه معروف (باختر امروز) را گرفت.مرحوم دكتر حسين فاطمي و حسين مكي در محور مبارزات نهضت ملي يا جبهه مشترك قرار داشتند . قلم دكتر فاطمي حقاً خدمتي شايسته و باارزش به جنبش مردمي نهضت ملي وروشن شدن افكار عمومي مي كرد.دكتر مصدق بارها گفته بود :
(قلم فاطمي ازچندسپاه ولشكرهم براي پيشرفت نهضت مؤثرتروكارسازتر بود.)

شهيد دكتر فاطمي در ابطال انتخابات قلابي دوره شانزدهم قانون گذاري وشروع مجدد آن فعالانه شركت داشت و در اين طريقف سخت مبارزه مي كرد . او بنيان گذار سازمان روزنامه هاي طرفدار نهضت ملي ايران بود و اغلب جلسات مديران ونويسندگان اين جرايد در خانه اجاره اي وي تشكيل مي گرديد.
دكتر فاطمي چه در كار روزنامه نويسي وچه در مبارزات سياسي ، مردي جدي با شور وحرارت و بسيار با شهامت ، قاطع بي پروا و صريح و با ايمان بود.به هيچ بها وقيمتي از عقايد سياسي آزاديخواهي وآزاد انديشي خويش عدول نمي كرد و از قدرتهاي فرعوني ، فرعونهاي عصر وزمان هراسي به دل راه نمي داد.
در سال 1330 وقتي دكتر مصدق بنا به تمايل اكثريت نمايندگان دوره شانزدهم مجلس شوراي ملي به نخست وزيري رسيد ، بلافاصله شروع به انتخاب همكاران و اعضاي هيئت دولت خودنمود . او از ابتدا در فكر انتخاب معاون سياسي و اداري خود بود و وقتي ياران وي از جمله حسين مكي و دكتر فاطمي را به عنوان معاون ودستيار اول ايشان به او پيشنهاد كردند ، دكتر مصدق از اين امر استقبال نمود . مصدق كه خود تصميم داشت در تمام دوران نخست وزيري از دريافت حقوق خودداري نمايد والبته اين كاررا هم كرد به مكي گفت :دكتر فاطمي شايسته ترين شخصي است كه مي تواند بعنوان معاون سياسي بامن همكاري نمايد ولي شرط ان اين است كه ايشان در شرايط كنوني از نصف حقوق معاونت بعنوان كمك به بيت المال وصرفه جوئي در هزينه هاي نخست وزيري صرف نظر نمايد..دكتر فاطمي نه تنها اين شرط را مورد قبول قرار داد بلكه گفت حاضرم كه از تمام حقوق معاونت هم بگذرم تا افتخار چنين كاري را داشته باشم .

دكتر فاطمي پس از معالجه و بازگشت از مسافرت آلمان به وطن ، درمهر ماه سال 1331 ازطرف دكتر مصدق به سمت وزير امور خارجه ايران برگزيده شد ودرهمين ماه بود كه رسمأ قطع روابط با انگلستان از طرف دولت ايران وبوسيله وزير خارجه اعلام گرديد.
وزارت خارجه در هنگام تصدي فاطمي بجنبش و حركت در آمده از حالت افسردگي ونيمه جاني بيرون شده، سخت فعال وپر جوش وخروش گرديد،گوئي با بودن اين مرد در رأس وزارت خارجه خون تازهاي به كالبدش ريخته شد ونفس هاي تازه اي مي كشيد، به همين علت بايد اذعان نمود كه وضع جديدي كه در اين وزارتخانه بود هيچ دوره و زماني سابقه نداشت.
بعد از كودتاي شوم و ننگين 28 مرداد،دكتر حسين فاطمي ناگزير براي اينكه بچنگ ماموران دژخيم كودتاگران نيافتد بطور مخفي ميزيست وبراي يافتن وي كوشش هاي مأمورين امنيتي ودر هركجا كه احتمال يافتن اومي رفت يك لحظه متوقف نمي شد.
روزشنبه ششم اسفند 1332 سرگرد مولوي با جيپ فرماندار نظامي دكتر فاطمي را دستگير نمود.مولوي دكتر فاطمي را بدون فوت وقت با همان لباس خانه با كفش سرپائي سوار جيپ كرده پس از وارد كردن ضربه اي با اسلحه بر سر او وي را با خود مي برد ودراداره شهرباني زنداني ميگرداند ولي قبل از زنداني شدن وزيرخارجه ايران ،عده اي از اوباش به تحريك مقامات امنيتي در مدخل شهرباني اسير مريض را مورد ضرب و شتم قرار ميدهد كه اگر هر آينه خواهر دكتر فاطمي به آنجا نرسيده بودوخود را بر روي برادرنمي افكند احتمال داشت در همانجا بوسيله ايادي كثيف حكومت به شهادت برسد.

دكتر فاطمي را سپس از شهرباني به زندان لشگرزرهي ميبرند ودر آنجا زنداني مي كنند.
فاطمي مدت دو ماه در وضع ناراحت كننده اي درحالي كه خون استفراغ مي كرد وبارها تا كام مرگ پيش رفته بود بسرمي برد.
دادگاه عادي شماره يك دادرسي ارتش پس از ده جلسه رسيدگي واستماع مدافعات دكتر فاطمي ووكلاي مدافع درساعت سه وچهل وپنج دقيقه بعد ازظهرروز يكشنبه هجدهم مهرماه ختم دادرسي را اعلام ودادگاه براي صدور رأي وارد شورشد.
دادگاه پس از بررسي مدافعات متهمين ووكلاي مدافع سرانجام ماده استنادي ارتش را عليه متهم مورد تأييدقرارداد وباتفاق آراء، حسين فاطمي را به اعدام محكوم نمود.
ساعت چهاروهفت دقيقه بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبانماه 1333،تيمور بختيارفرماندارنظامي وسرتيب آزموده دادستان ارتش به زندان رفتندوحكم اعدام دكتر حسين فاطمي درلشكر 2 زرهي به وي ابلاغ گرديد.
آزموده گفت اگر وصيتي داريد بفرماييد،شما مكرر ميگفتيد((من از مرگ ابائي ندارم ومرگ حق است))دكتر فاطمي نگذاشت حرفش تمام شودوپاسخ داد:
‹‹آري. آقاي آزموده، مرگ حق است ومن از مرگ ابائي ندارم آنهم چنين مرگ پر افتخاري،من مي ميرم كه نسل جوان ايران از مرگ من عبرتي گرفته وبا خون خود از وطنش دفاع كرده و نگذارد جاسوسان اجنبي بر اين كشورحكومت نمايد،من درهاي سفارت انگليس رابستم غافل از اينكه تادربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد.››
هنگامي كه اورابراي اعدام مي بردند آزموده ازوي خواست اگرخواسته گفت:خواسته هاي من،ديدن خانواده،ملاقات دكتر مصدق وصحبتي با افسران ميباشد.آزموده ميگويد،هنوزهم دست ازاين مرد برنميداري؟دكتر فاطمي قبل از اجراي حكم به آزموده مي گويد:
((آقاي آزموده،مرگ بر دو قسم است،مرگي در رختخوابي ناز،مرگي در راه شرف وافتخار و من خداي را شكر مي كنم كه درراه مبارزه با فسادشهيد مي شوم،خداي راشكرميكنم كه با شهادتم در اين راه دين خودرا به ملت ستمديده و استعمارزده ايران اداء كرده ام واميدوارم سربازان مجاهد،نهضت همچنان مبارزه را ادامه دهند.))
دران موقع روحيه اش بقدري قوي بود كه اگركسي وارداتاق ميشدوازجريان اوضاع اطلاع نداشت هرگز باور نمي كرد،اين شخص كسي است كه چنددقيقه ديگر بايد تيرباران شود و وصيتنامه اش راهم نوشته است.
هنگام اجراي حكم درحاليكه هوابشدت سرد بودروي همان پيراهني كه بر تن داشت يك پيژامه پشمي پوشيده وبا همان پيراهن وپيژامه وكفش سرپائي آماده ايستاد...

((...هشت گلوله تير ازدهانه لوله تفنگ هاي چهار مأمور مرگ شليك شد .دو تير روي قلب،همان قلبي كه بخاطر وطن ميطپيد.وشش تير ديگر به سينه ...))
وبه اين طريق دكتر فاطمي ،آن مرد مبارز راستين وسياستمدار وروزنامه نگار شجاع مردانه بشهادت رسيد ودفتر زندگي پرتلاطمش بسته شد.
يادش گرامي...
شاد وسربلند باشيد

share/bookmark