تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: بدنبال قربانی
Loading...
~-.

۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

بدنبال قربانی


سیمون ویل: همینکه بشر بداند می تواند بی خطر مجازات یا روبه رو شدن با اتهام، آدم بکشد، مرتکب قتل می شود، یا دست کم با لبخندهای تائید کننده،از قاتل ها پشتیبانی می کند
درود
ناصر حجازی،مهندس سحابی،هاله سحابی
این سه تن هر کدام به گونه ای نشان دادند که در برابر ستم سر فرو نیآوردند و بر روی باور خویش پایفشاری کردن،اکنون که در میان ما نیستند و افسوس نبودنشان را میخوریم،این منش آنها بیشتر بر کاستی های ما چیره میشود واینکه چگونه است که همیشه  بدنبال نوشدار و پس از مرگ سهراب هستیم،آیا ناف ایرانیان را از روز نخست این چنین بسته اند ! که رستم پیشگام در اینکار بود و ما هم به دنبالش...
آیا برای اینکه به آماج خویش در مبارزه برسیم باید کسی قربانی شود تا جنبشی دوباره جان بگیرد،آیا چند هاله دیگر باید کشته شود تا رگ غیرت ما بجوش آید و فریاد خونخاهی سردهیم.در تونس یک جوان خود را آتش زد ملتی بپاخاستند، درکشور ما ملتی  درآتش سوخت و کسی این آتش را خاموش که نکرد هیچ،هتا زبانه های آن را گسترده تر وسوزانده تر کردند،تا اینکه امروز می بینیم درروز سوگ مهندس سحابی ،دختر ایشان(هاله) را نیز با او همسفر میگردانند تا نکند مهندس بر خلاف زنده بودنش بی یار بماند.
آیا بس نیست،آیا هنوز هم باید دست به دامان این و آن شد ،آیا هنوزهم میبایست بیانیه داد که سکوت کنید تا نکند از فریاد شما به تنگ آمده و زخمی بر جان وپیکر شما پدید آورند!
سکوت کردیم و با تیغ سکوت زخم ها بر پیکره این خاک زدند،دریغا که دیگر نوش دارویی هم نیست که  از درد این زخمها بکاهد.
پاینده ایران،پاینده ایرانی



share/bookmark