تارنمای کیانی مِه ايرانيَت، رونوشتِ يك نام: ملالی نیست جز برگزیدن واحد پول کشور
Loading...
~-.

۱۳۹۰ مرداد ۲, یکشنبه

ملالی نیست جز برگزیدن واحد پول کشور

درود
هر دم از این باغ بری می رسد!
همیشه گفته شده است که بدبخت ترین مردم کسانی هستند که حافظه تاریخی خود را ازدست میدهند وبه فراموشی دچار میشوند،مردمی که زخمها بر تن و جان دارند وعادت کرده اند که با سیلی چهره خود را سرخ نگه دارند تا نشاید از آسمان بر سرشان بلایی فروافتد و درزمین به اوین دچار شوند.
در کشوری که حتی نفس را سهمیه بندی میکنندو زندگی را برای زنده ماندن ادامه میدهند،انگار نه انگار که هیچ دردو رنجی بر پیکره آن نخورده است مگر دشواری گزینش واحد پول که همه مردم برای آن بسیج شدند ونظر سنجی ها به راه انداختند که واحد پولمان کدام باشد!
نه اینکه پول میهنی ما دارای ارزش والاوجایگاه بلند مرتبه ای درمیان دیگرواحدهای پولی رایج است،برای همین میبایست نام شایسته ای برای آن برگزینیم!
دغدغه دیگری که نیست،کم و کاستی که نداریم ،تجاوز نیست،زندان ها خالی از زندانیست و مادری در سوگ فرزندش ننشسته
و ملالی نیست جز برگزیدن واحد پول کشور!
در کشوری که تجاوز گروهی مد شده،زن بودن جرم است و قهرمان ملی بودن دردسر دارد،ازاین که واحد پولمان ریال است وتومان صدایش میزنیم دچارافسردگی شده ایم واحساس میکنیم که غرور ملی مان لکه دار شده،از برای اینکه ما تمدن چندین هزارساله داریم و ریال درخور وشایسته پول رایج کشور نیست،میباست کاری انجام داد و چاره ای اندیشید تا شاید آب رفته، به جوی بازگردد!
چه شده است برای کسانی که تاریخ و تمدن ایرانی را جدا از ایران میدانند، کتابهای درسی را از فرهنگ و پیشینه تاریخ ایران تهی میکنندوفریاد"جمهوری ایرانی"را جرم میشمارند،جایگزین کردن پارسی، دریک یا پارسه به جای ریال دغدغه شبانه روزی شده!
آیا به یاد نداریم ابوالفضل عابدینی ها،ارژنگ داوودی ها وصدها میهن پرست دیگر را که به جرم میهن پرستی در سیاه چال های جمهوری اسلامی گرفتارهستند؟
آیا به یاد نداریم دختران این سرزمین را که روسپی و فاحشه خواندنشان  تنها و تنها برای تار مویی رها در باد!
چه کسی از یاد می برد،تغییر نام خیابان تخت جمشید و ارگ(در ابان 1358) را به خیابان آیت الله طالقانی،وپانزده خردا،قطع کردن سر تندیس فردوسی و..
آیا همین چند روز پیش نبود که نقش و نگاره های شاهنامه از دیواری در مشهد زدوده شد،دستوربه ویران کردن تندیس آریوبرزن  دادند،اجازه ندادند تندیس مرد پارتی درمیدانی برافراشته شود تنها و تنها به جرم داشتن پس زمینه ای ایرانی!
گیریم که ریال جای خود را به پارسی داد،آیا واژه پارسی در کنار چهره سران جمهوری اسلامی چه شیرینی و سرافرازی برای ما دارد که اینگونه در تب وتاب جایگزین کردن آن افتاده ایم.؟
آیا دختری درزیرتابوت پدرش کشته نمیشود،درزندان به کسی تجاوز نخواهد شد،قلمی شکسته نمیشود،گندمزارهامان سرشار از گندم و سفره هامان بوی نفت خواهد داد؟
چه زودازیادوحافظه ماپاک میشود که چگونه زبان و فرهنگمان در زیر بیشترین تازشها بود وهست، ولی با کوچکترین نیرنگ و رنگ باختن حکومت، دوباره خود را میبازیم وهنوزاندر خم کوچه فراموشی درجا میزنیم.
دریغ ازاینکه دوباره بگوییم آزموده را آزمودن خطاست!
پاینده وسربلند ایران و ایرانی
کیانی مِه

share/bookmark